عشق دوم مامان و بابا

هفت هفتگی مبارک

سلام عزیز دل مامان.دردونه ی مامان داره بزرگ میشه.بازم مامان مریض شده.اخه سر داداشی هم اینجوری شده بوده.خلاصه بخور بخواب.بابا همه کارارو میکنه.وقتی به دنیا اومدی بهش بگو دستت درد نکنه بابایی   لحظه شماری میکنم برم دکتر صدای قلب عزیزمو بشنوم.ولی هنوز دوازده روز مونده از لحظه لحظه ی بودنت لذت میبرم.انشالله سالم و سلامت بیایی بغلم.انشالله ساکت باشی.اخه دادشی اولا خیلی گریه میکرد الان مظلوم شده.فدای هر دوتون بشم من. دوستدار تو مامان ...
30 ارديبهشت 1394

خوش اومدی عشق مامان

سلام خانوم یا اقای کوچولو.خوش اومدی عزیز دلم.مامان 16 اردیبهشت نود وچهار فهمید یه نی نی تو دلش داره.نمیدونم پسری یا دختر.هر چی باشی ما عاشقتیم.بابا و مامان و داداشی منتظرن بیایی پیشمون.امروز شش هفته و دو روزت هست.هفته ی پیش رفتم سونوگرافی قلبت هنوز نمیزد.فدای قلبت بشم.
24 ارديبهشت 1394
1